عزّت نتیجۀ حماسه است. اما عزّت، دشمنان خاموش، نامرئی و ساکتی دارد. «لذت» و «منفعت» کوتاه مدت دو دشمن عمدۀ «عزّت» هستند. اگر کسی بخواهد عزّتش را حفظ کند، باید از بسیاری لذّتها چشمپوشی کند. منفعت هم چیزِ بدی نیست اما وقتی منفعتطلبی غلبه پیدا کرد، جامعه را ذلیل خواهد کرد. هر امّتی که بخواهد حماسهساز باشد، باید تکلیف خودش را با این تقابل مشخص کند./ ملّتی که عزّت را ترجیح دهد، به منافع و لذایذ پایدار میرسد. بعضیها رسماً به جامعه شعارهای منفعتطلبانه و غیرعزّتمندانه پیشنهاد میکنند. خیلی قباحت میخواهد در جامعهای که ۳۰ سال با حماسه زندگی کرده، و سرمایۀ اصلیاش عزّتی است که اسلام به او داده، به این جامعه منفعتطلبی توصیه بشود.
لابد شماهم تابحال شنیدین و خوندین که میگن هرکس تو راهپیمایی 22 بهمن شرکت نکنه از کار اخراج میشه. یا مثلا مردم برا ساندیس میان یا برا کارت شارژ همراه اول میان و یا این جمعیت نیست این ها درخت هستن و خلاصه ازینجور حرفا. برام چندتا سؤال پیش اومده که ازین آدما میخوام بپرسم :
1- یکی به من بگه کی میخواد من رو اخراج کنه؟ من الان چندساله که بیکارم ولی هر سال تو راهپیمایی ها شرکت می کنم. الان مسئولین باید رسیدگی کنن دیگه مگه نه؟ یکی من رو استخدام کنه که اگه یوقت نرفتم اخراجم کنن :)
2- حالا یکی کارمند باشه چطوری بررسی می کنن که اومده راهپیمایی؟ لابد ردیاب روشون نصب می کنن :)
3- میگن این مردم نیستن که اومدن راهپیمایی بلکه درخت هستن. آقا پس این گینس کجاست که این رکرد کاشت درخت تو خیابون هارو به نام ایرانی ها ثبت کنه؟ مسئولین چرا پیگیر نیستند؟
4- ایران خیلی پیشرفت کرده که درخت تو آسفالت میکاره مگه نه؟
5- بعد چطور روز قبل این درختا نیستن اما روز راهپیمایی میلیون ها درخت کاشته میشه؟ چرا از این سرعت کاشت درخت برای حفظ کره زمین استفاده نمی کنین ها چرا؟
6- حالا این درختا از چه نوعی هستند که راه می رون و حرف می زنند؟
7- یکی نیست بگه اگه درخت تو خیابونه پس ملتی که از ترس اخراج شدن اومدن راهپیمایی کجان؟ معادله دو مجهولی شد که!!!
8- اگه مردم نیستن ودرخت هستند لطف کنین یه تصویر شات بسته ازین درختا بگیرن تا برا ماهم واضح بشه اینا درختن.
9- میگن تو راهپیمایی کارت شارژ همراه اول پخش می کنن. الان منکه ایرانسل دارم باید چیکار کنم؟
10- میگن ملت برا ساندیس میان. خدایش منکه از مال مفت خوشم میاد. ولی نمیدونم چرا تو شهر ما پخش نمی کنند. چرا هرچی امکاناته برا شهر های بزرگه؟ مسئولین رسیدگی کنن. من ساندیس پرتقال می خوام.
11- قبول دارین دشمنان ما به لطف خداوند از احمق ترین ها هستند؟
پ,ن : اگر از انقلابمان دفاع نکردیم، بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند، تا آیندگان ندانند بیعرضگان این برهه از تاریخ ما بودیم... وعده ما ادامه راه شهدا در راهپیمایی 22 بهمن.
منبع : http://sayberi174.persianblog.ir
پ,ن2: آقا ما حاضریم با تمام تجربیات کاری و تمام فنونی که بلدیم آبدارچی هم وایسیما. نیاز داشتین خبر بدین هرسال می
لیبرالهای معاصر بی شمارند؛ جریان فکری آنها جریان فکری مسلط امروز جهان است؛ اما کتاب مرجعی مثل «جنرال تئوری» و «کاپیتال» ندارند.
بعضی افراطی اند؛ مطلقاً با مداخله دولت در اقتصاد مخالف اند بعضی مانیتاریست اند، پول گرایند و فقط برای پول در تورم اصالت و مسئولیت قایل اند. بعضی طرفدار تئوری عرضه اند. بعضی مبارزه با تورم را می خواهند از طریق نرخ بهره اعمال کنند و بعضی از طرفداران Supply Side Economics می خواهند که رونق اقتصادی و تجدید فعالیتها نه از طریق افزایش رشد تقاضا (تحریک تقاضا)که کینز و طرفداران آنند بلکه از طریق تحریک عرضه، با توسل به اعمال فشار کمتر بر روی ابتکارات شخصی با کمترین هزینه های اجتماعی و توسل کمتر به مالیاتها و کمک کردن بار مالیاتی مؤسسات تولیدی که فرصت پیدا کنند بتوانند بیشتر پس انداز، بیشتر سرمایه گذاری و بیشتر تولید کنند و رونق ایجاد نمایند. تعادل اقتصادی(1)آرمان همه اقتصاددانان و در قلب تحقیق و اعتقادات نوکلاسیکهای معاصر قرار دارد.
دو نوع تحلیل از تعادل می توان به عمل آورد یکی تحلیل جزیی است که به مطالعه یک بازار قناعت می کند و تعدیلات عرضه و تقاضای تعادلی یک نوع کالا مثلاً کفش، سیب زمینی، ماهی... را از طریق سیستم قیمتها تجزیه و تحلیل می کند؛ در بازار ماهی فروشها، قیمت را چنان تعیین می کند و پائین می آورد که در پایان وقت بازار، همه ماهیهای خود را بفروش رساند.
و دیگری تحلیل تعادل عمومی است که به مجموع اقتصاد توجه دارد و مجموع اقتصاد را کلاً در یک سیستم «بازارهای مرتبط به هم» مطالعه می نماید. هدف تعادل عمومی این است که وجود سیستمی را ثابت کند که قادر است از طریق تعدیل قیمتها همه مقادیر عرضه شده در کل بازار را به همه مقادیر تقاضای همه کالاها و خدمات، مطابقت دهد. امروزه تحلیلهای «لئون تی یف» استاد روسی الاصل دانشگاه هاروارد جایگاه محوری برای کوششهای مبتکرانه والراس قایل شده است و تحلیل هم تبعی متقابل کلیه واحدهای تولیدی و مصرفی اقتصاد ملی مرکز ثقل و قلب تحقیقات تئوری اقتصادی مدرن را تشکیل می دهد.
ساده ترین مدل سیستم تعادل عمومی با این هدف ساخته می شود که توضیح دهد چگونه هر یک از واحدهای انفرادی تصمیم گیری، تعیین کننده سرعت تولید (فروش)و مصرف (خرید)همه کالاها و خدمات است و چگونه قیمتهایی را که به آن قیمت همه آن عوامل تولید و همه آن تولیدات مبادله می شوند تعیین می گردند «لئون تی یف» برای ساختن اولین مدل بین الصنایع 44 معادله با 44 مجهول و 2000 ضریب فنی بکار برده است و تبیین آن به صورت سیستم معادلات مقارن با تعداد معادلات کافی ارائه می شود که بتوان توسط آنها ارزشهای همه مجهولات (واحد یا متعدد)را پیدا کرد.
اولین کسی که به طور سیستمی به مساله تعادل پرداخت «آدام اسمیت» بود که در کتاب ثروت ملل گفت در یک اقتصاد بازار، دستی نامرئی هزاران هزار تصمیم انفرادی خودخواه را چنان هدایت می کند که در کل جامعه خواسته هایشان به نحوی تعدیل می شود که دقیقاً همان قدر تولید می کنند که مورد نیاز جامعه است. و از طریق سیستم قیمتها تعادل عرضه و تقاضای کل جامعه حاصل می گردد و در همان جامعه، به تفضل وجود رقابت، تخصیص منابع بهینه نیز صورت می گیرد.
شجره جریان فکری کنونی نئوکلاسیکها به سه پدر بنیانگذار این مکتب می رسد که «کارل منگر» در سال 1871 از وین، «جونس» در سال 1871 از منچستر و «والراس» در سال 1874 از لوزان به ترتیب با نگارش اصول اقتصاد (وین1871)نظریه اقتصاد سیاسی(منچستر) و مبانی اقتصاد سیاسی محض(لوزان 1874) به رشته تحریر درآوردند.
از بین این بنیانگذاران، والراس اولین کسی بود که فرمول برازنده ای از یک سیستم متعادل عمومی ارائه کرد.
اساس فکر والراس این بود که نشان دهد تقاضای خانواده ها تابع نزولی قیمت کالاهای تقاضا شده و درآمدی است که مصرف کننده در اختیار دارد و برعکس، عرضه تابعی صعودی از قیمت و امکانات تولیدی است و به طریق ریاضی نشان داده است که تعداد قیمتها برابر با تعداد معادلاتی خواهد بود که برابری عرضه و تقاضای هر تولید را معین می سازد.
در سال 1918«گوستاوکاسل»، تابع تقاضا را در فرمول مدل والراس ادغام کرد و به مانند مدل والراس تقاضای هر کالا تابعی است از قیمت همه کالاهای دیگر؛ اگر مثلاً قیمت کره زیاد بالا رفت مصرف کننده ممکن است کالای جانشینی آن را که ممکن است مارگارین باشد برای مصرف خود برگزیند.
«فون نومن» (Von Neumann)در سال 1937 در همان طریق گوستا و کاسل اقتصاددان سوئدی (1945-1866) مدل تعادل عمومی جدیدی با استفاده از توابع تقاضا و ضرایب فنی تولید ( بدون درنظر گرفتن مطلوبیت مصرف کننده) ارائه کرده است.
«کوپ مان» (Coopman)همین مساله را به نحو خیلی دقیق تعقیب می کند بدون آنکه به تئوری رحجان مطلوبیت مصرف کننده توجه کرده باشد.
در این صورت، تابع تقاضا، تابع قیمتهای نسبی تولیدات خواهد بود و تعادل عمومی ای که بدینگونه ارائه می شود از انقلاب مارژینالیستی 1871 نوکلاسیکها فاصله می گیرد.
«هیکس» در سال 1939، به تئوری ثبات تعادل غنای بیشتری بخشید و نشان داد که به طور خیلی جزئی می توان حرکات تعادل اقتصادی را از طریق تغییرات جزیی قیمتها تحلیل کرد و در همین رابطه، تحلیل ثبات موضعی به صورت فزونی تقاضا یا فزونی عرضه توسط «ساموئلسن» در سالهای 1940 تعقیب و تصحیح شد که منجر به مطالعه مقایسه ای تعادلهای بعد از نوسانات و عدم تعادلهای پیاپی گردید.
به طور خلاصه، منطق والراس در چارچوب انتخاب مصرف کننده به قوت خود باقی ماند و از آن زمان تاکنون بر اثر پیشرفتهای فنی، ریاضیات پیشرفت مهمی نیز کرده است.
اخیراً، با استفاده از تکنیک ریاضیات پیشرفته و حسابهای ماتریسی و تحلیلهای دیفرانسیل و تئوری مجموعه ها گسترش یافت و دو اقتصاددان فرانسوی و انگلیسی به نامهای Gerard Debreu (دوبرو)Kenneth Joseph Arrow (آرو)برای استفاده از تکنیکهای پیشرفته ریاضیات و به کارگیری آن در پیش برد تئوری تعادل عمومی به دریافت جایزه نوبل نایل آمدند و کارهای تحقیقاتی آنان اساس و پایه تبیین کلاسیک تئوری عمومی نوکلاسیکهای معاصر را تشکیل می دهد. «ژرار دو برو» با منطق والراس ثابت کرده است که تعادل هر مصرف کننده (در جمع مصارف خود)کالاهای مورد نیاز خود را طوری انتخاب می کند که ارزش آن مصارف بیشتر از امکانات وی نباشد و در عین حال بهترین انتخاب را بر حسب رجحانهای خود به عمل می آورد.
در مقابل آن، هر تولیدکننده، مجموع تولیدات خود را طوری ترتیب می دهد که بیشترین سود را به دست آورد.
مصرف خالص همه تولیدکنندگان و همه مصرف کنندگان برابر است با جمع کل منابع دسترس.
اگر والراس با معلومات ناقص ریاضی آن زمان تعادل عمومی را تحلیل کرد، امروزه «دوبرو» با ابزارهای پیشرفته ریاضی توانسته است به همان نتیجه گیریهای تعادل عمومی برسد که والراس رسیده بود.
به هر حال مطالعه تعادل عمومی امروزه در قلمرو کار ریاضی دانان است که با فرمولهای ریاضی پیچیده در سیستم قیمتها، برابری عرضه و تقاضای همه کالاهای موجود را در شرایط تعادل حاصل آورند.
پی نوشت ها:
1. تعادل اقتصادی به وضع و حالتی از اقتصاد کشور اطلاق می شود که در آن کشور آنچنان امکاناتی به وجود آمده باشد که برابری بین منابع قابل دسترس کشور برای هر استفاده ممکن ( در امر اشتغال)حاصل آید. به زبان ساده تر این که:از یک طرف تولیدکنندگان امیدوار باشند که بتوانند به قیمت سودآور همه محصولات خود را بفروشند و مصرف کنندگان بدون زحمت صف کشیدن، بدون عذاب انتظار، بدون جیره بندی و سهمیه بندی کالاهای مورد نیاز خود را به دست آورند.
منبع مقاله: قدیری اصل، باقر؛ (1386)، سیر اندیشه اقتصادی، تهران:موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دهم1387.
اقتصاد مقاومتي يك نظام اقتصادي است كه هماهنگ با سياستهاي كلان سياسي و امنيتي نظام اسلامي و براي مقاومت در برابر اقدامات تخريبي شكل بگيرد تا بتواند در برابر ضربات اقتصادي تحريمها و توطئههاي گوناگون اقتصادي نظام استكبار مقاومت كرده و توسعه و پيشرفت خود را ادامه دهد و روند رو به رشد همه جانبه خود را در ابعاد ملي، منطقهاي و جهاني حفظ كند.
اقتصاد مقاومتي رابطه نزديكي با انسجام ملي دارد. منظور از اقتصاد مقاومتي واقعي يك اقتصاد مقاومتي فعال و پوياست نه يك اقتصاد منفعل و بسته به طوري كه كشور ضمن مقاومت در مقابل موانع و ناملايمات مسير خود، روند پيشرفت پايدار خود را حفظ كند. توجه به راهكارهاي ذيل جهت رسيدن به اهداف «اقتصاد مقاومتي» ضروري است:
1ـ اصلاح الگوي مصرف
2ـ حمايت از توليد ملي
3ـ خشكاندن ريشههاي فقر و آسيبهاي اجتماعي ناشي از بيكاري در جامعه
4ـ حمايت از صادرات كالاهاي غيرنفتي
5ـ «دانش فني»، «خطوط توليد» و «ماشينآلات» و حمايت از «شركتهاي دانشبنيان»
6ـ خودكفايي كالاهاي اساسي
7- توجه به معضل تورم
8ـ «خود اتكايي»
9ـ كاهش اتكا به نفت
10ـ برقراري ارتباطات خاص اقتصادي
11ـ تلاش براي جلوگيري از اجماع در قبال نظام اسلامي در سطح بينالملل
12ـ ايجاد شركتهاي مشترك يا ايجاد ارتباطات مؤثر شركتها و مؤسسات ايراني با برخي از مؤسسات خارجي
13ـ تلاش براي جلوگيري از ايجاد اجماع و تحريم بانكي
14ـ مراقبت از توانمندي حمل و نقل كشور
15ـ شكلگيري روحيه «جهاد اقتصادي»، «توليد ملي» و «حميت ايراني»
16ـ خودداري از اسراف و ضايع كردن كالاها و ذخيرهسازي كالاهاي اساسي
17ـ برقراري ارتباطات فراوان «متكثر» بين «اقتصاد ملي» و «اقتصاد جهاني»
18ـ آمادگي براي انجام اقدامات مقابله به مثل
اينها اهداف كلاني است كه بايد به آنها دست يافت. دستيابي به اين شرايط شدني است. اين يك «مأموريت ممكن» است. نظام اسلامي قادر است با برنامهريزي، تلاش، تدوين استراتژيها و اقدامات لازم، با محوريت اقتصاد مقاومتي، بخش عمدهاي از تهديدهاي امروزين را نيز به فرصت تبديل كند.
امروز در موضوع تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی و بحث اقتصاد مقاومتی در کشور، نقش زنان روشن و برجسته است و در چنین شرایط اقتصادی باید در مقابل بیگانگان خودنگهدار و خویشتندار باشیم. اگر قرار است یک قدرت اسلامی پرچمدار بیداری اسلامی، تحت مدیریت مقام معظم رهبری باشد، مردم باید اقتصاد مقاومتی را بفهمند و این از وظایف سنگین شما زنان است تا با تبیین شرایط برای مردم، آنها را به سمت و سوی اقتصاد مقاومتی سوق دهید.
جنگ نرم و استکبار جهانی:
آمریکایی که به شدت از ملت ما در هراس است، ایالات متحدهای که هشت سال دفاع مقدس را علیه ملت و نظام ما مدیریت کرد و 44 کشور را پشت سر صدام قرار داد، با تمامی امکانات و تسلیحات نظامی از ملت ما شکست خورد و اطمینان دارد اگر دوباره با ایران اسلامی وارد جنگ شود بار دیگر ملت ما با تفکر بسیجی هر کشوری که قصد تجاوز به خاک مقدس ایران اسلامی را داشته باشد، با شکست مواجه خواهد کرد.
این برای آمریکا قابل تحمل نیست که به طور آشکار با ایران اسلامی وارد جنگ شده و شکست بخورد و لذا حال که به چنین تحلیلی رسیده و از رویارویی مستقیم با ما در هراس است روشهای دیگری از جمله فشار اقتصادی، تحریم و جنگ نرم را در دستور کار خود قرار داده است.
فرهنگ و تفکر بسیجی:
دشمن تا زمانی که ایرانیان با تفکر و فرهنگ بسیجی، گوش به فرمان رهبر و پشتیبان منصب و جایگاه ولایت فقیه باشند هرگز جرأت تقابل مستقیم با نظام اسلامی را نخواهد داشت، که در این میان نقش زنان در این عرصه دو چندان است. اساساً زن در نظام اسلامی از جایگاهی بیبدیل و بینظیر برخوردار بوده و نگاه اسلام به قشر زن، عزتبخش و غرورآفرین است. از اینرو بانوان، در مورد مسائل خانه هنوز هم حرف اول و آخر را میزنند و به خاطر همین است که آنها میتوانند نقش مؤثر و تعیینکنندهای در بخشهای مختلف خانواده، از جمله برنامهریزیهای اقتصادی داشته باشند. زنان به جزئیات اهمیت بیشتری میدهند و شاید یکی از بارزترین تفاوتهایی که با آقایان دارند همین ویژگی باشد، چون آنها هم حوصله بیشتری دارند و هم بهتر مدیریت میکنند. بنابراین زنان بسیاری از هزینهها و جهتگیریها در مدیریت اقتصادی خانواده را میتوانند تعیین کنند.
اقتصاد خانواده به معنای چگونگی ساماندهی و مدیریت منابع خانه است. خانواده سازمانی است که در زمینه تولید و توزیع کالاهای مورد نیاز را فراهم میکند و زن بدون مناقشه به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده در این سازماندهی و مدیریت، نقش اساسی را ایفا میکند. جایگاه مادری و همسری عمده منابع مصرف را به زن میسپارد و انتظار میرود که او بتواند با سازماندهی و مدیریت صحیح بین درآمدها و هزینهها، توازن برقرار کند و با برنامهریزی و اجرای صحیح در رشد و توسعه اقتصاد خانواده نقش مؤثر ایفا کند.
میتوان گفت که زنان در واقع نقش کلیدی در استفاده بهینه از منابع دارند. منابع در اینجا شامل پول، زمان و یا درآمدهای دیگری است. دسترسی به منابع سخت و از دست دادن آنها آسان است؛ از این رو باید مدیر خانواده با ساماندهی و مدیریت صحیح و سالم بتواند بهترین انتخابها را داشته باشد. خانواده غیر از منابع مادی منابع دیگری نیز در اختیار دارد که قابل تبدیل به پول نیست و در بیشتر موارد تجدید ناپذیر نیست. از جمله این منابع عشق، انسجام خانواده، خاطرات خوش و ... است و چون این منابع برای اعضای خانواده رضایت خاطر ایجاد میکند باید نقش اساسی آنها در جایگاه خاص هر کدام مورد توجه قرار گیرد تا افراد بتوانند در بالاترین سطح و به صورت مطلوب از آنها استفاده کنند.
با توجه به اينكه نقطه آغاز فرهنگ سازي در تمام برنامههاي فرهنگي از خانوادهها كليد ميخورد و با توجه به نقش محوري و تأثير رويكرد زنان در خانواده، نقش زنان در تحقق « اقتصاد مقاومتي» چیست؟
زنان هم زمان بايد چند جبهه را مديريت كنند هم بعنوان مديران اقتصادي خانواده، نقش تعيين كننده اي را هم در برنامهريزي و ساماندهي منابع مالي خانواده بر عهده دارند و هم به عنوان تربيت كننده نسل آينده، وظيفه خطير تربيت و فرهنگسازي كودكان و نوجوانان بر عهده دارند. از اين نظر نقش زنان بسيار پررنگتر از نقش مردان و هم سو و هم جهت با آنان ميباشد. مرد به عنوان نانآور خانواده وظيفه تأمين معاش خانواده را به عهده دارد و بعد از او، اين بار نوبت زن است حاصل اين دستاورد را به گونهاي در خانواده سامان دهي كند كه تمام نيازمنديهاي خانواده را تأمين كند، در همين راستا علاوه بر ساماندهي، اولويت بندي كردن مخارج و توجه به ضرورت زندگي در وهله نخست مورد توجه زنان است. چرا كه بايستي با منابع محدود، نيازهاي متعدد يك خانواده را برآورده سازد و عهده پاسخگويي به نياز خانواده، موجبات آسودگي خاطر همسر و فرزندان را نيز فراهم آورد.
حال این پرسش مطرح می شود: با توجه به نقش كليدي زنان در مديريت اقتصادي خانواده، چه راهكاري براي مديريت اقتصادي زنان و به دنبال آن خانواده ها پيشنهاد مي شود؟ ما آموزههاي اخلاقي، ديني و فقهي بسياري در مورد نقش زنان در حفظ اقتصاد خانواده داريم كه مسائل اقتصادي را از لحاظ شرعي و منطبق بر اصول اقتصادي قرآن تعريف كرده است. قرآن سهم زن را در آنچه كسب كرده و نتيجه سعي و تلاش زن ميباشد را كاملاً منحصر به خود زن ميداند، اين موضوع مي تواند در تنظيم روابط اقتصادي خانواده و اينكه زن به عنوان برخوردار اقتصادي مديريت اقتصادي خانواده را بر دوش ميكشد مهم باشد.
علاوه بر آن زنان با انجام كارهاي خانه داري مانند نگهداري از كودكان و سالمندان، پختن غذا، توجه به بهداشت و نظافت خانه و خانواده علاوه بر اينكه نقش مهمي در اقتصاد خانواده دارند، شاخص سرمايه ثروت ملي را نيز به طور چشمگيري افزايش مي دهند. زنان علاوه بر كار خانه داري با انجام فعاليت هاي اقتصادي يا در حوزه اجتماعي و يا در حوزه اشتغال خانگي مي توانند در ساعات اوقات فراغت، ضمن انجام يك فعاليت مطابق با سابقه و علايق خودشان سهمي در تأمين هزينههاي خانواده به عهده گيرند. معمولاً حاصل اين فعاليت اقتصادي زن باعث خروج خانواده از خط فقر مي گردد. حضرت علي (ع) سه خصلت متانت، احتياط و حسابگري را از ويژگي هاي مهم زن مسلمان ميداند. آن حضرت به زنان حسابگر ارج مينهد و متذكر ميشود كه زنان حسابگر و دقيق از مال و آبروي همسر خويش مراقبت ميكنند. به اين ترتيب زن به عنوان فعال در عرصه خانواده و تربيت فرزند ضمن گرم كردن نهاد خانواده به عنوان مهمترين وظيفه با حسابگري و تحت نظر در دخل و خرج خانواده را نيز به سامان مي رساند.
نقش زنان در آموزش مصرف صحيح در راستاي تحقق اقتصاد مقاومتي به كودكان:
به فرموده امير مؤمنان علي (ع) زن ناظر و مسئول امور خانه و همسرش است. يكي از وظايف زن به عنوان مسئول خانه و خانواده انتقال ارزشهاي اخلاقي به نسل بعد است. مادر صرفه جو، بچه هايش را صرفه جو تربيت ميكند. مادري كه نگرش اقتصادي دارد، فرهنگ اقتصاديش را به خانواده و فرزندان منتقل ميكند و مانع از بريز و بپاشهاي بي مورد ميشود. نقش اقتصادي مادر در كل خانواده جاري، به طور كلي بخش اعظمي از تربيت، الگوپذيري متربي از مربي است و از طريق گفتار، كردار و رفتار در وجود بچهها نقش ميگيرد.
سخت کوشی زنان ایرانی:
بزرگترين هنر زنان و مردان ایرانی سخت كوشي آنهاست و آنها اين گنج را مديون پيشينيان خود هستند. خانوادههاي ایرانی به خوبي ميدانستند كه براي زندگي و خوب زندگي كردن بايد كار و تلاش كنند به همين جهت آب را از دل خاك با حفر قنات به روي زمين آوردند. روحيه تلاشگري و امرار پدراني است كه در سياهي هاي چاه و در راهروهاي تنگ و باريك قنات با ضربههاي كلنگ و تيشه آب، اين مايه حيات را براي تداوم ماندن در كوير با زحمات و مشكلات زياد به دست آورد و طبيعت قهرآلود اين خطه به مردمانشان آموخت قناعت را، و اقتصادي زيستن و قدر دانستن داشتههايشان را و اگر مروري بر فعاليت هاي گذشته زنان ایراني داشته باشيم، خواهيم ديد كه زن ایراني چه شهري و چه روستايي زني سخت كوش و سازگار بوده است قناعت و صرفه جويي ساده زيستن و سازگاري از مهمترين ويژگيهاي او بوده و از ديرباز داشتن فرهنگ قناعت و استفاده بهينه از مواهب الهي جزء شاخصهاي زندگي آنان محسوب ميشده است. براي مصرف بهينه در اين شرايط سخت اقتصادي و تحريم بايد به اين نكته توجه داشت. آموزش يكي از محورهاي اصيل براي خانواده هاي ايراني است اگر هر خانواده اي بياموزد كه درست مصرف كند و با صرفه جويي امكان استفاده از ساير مواهب را براي خانواده فراهم كند، شادي و نشاط را براي خانواده به ارمغان ميآورد.
آموزش و اقتصاد مقاومتی:
يكي از مهمترين ابزار و برنامه ها جهت صرفه جويي و جلوگيري از اسراف، آموزش است. آموزشي كه منجر به تغيير نگرش و اصلاح باور و كردار نادرست شود. در همين راستا تهيه برنامه هاي آموزشي و استفاده از ابزار رسانه بسيار مفيد فايده است. بازيابي هويت زن ايراني و پرهيز از تجمل گرايي و چشم و هم چشميهاي نامناسب و توجه زنان به اين نكته كه بايد روي توليد ملي كار شود و از خريد محصولات خارجي حتي المقدور خودداري كنند و اين كه با خريد محصولات توليد داخل به توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورمان كمك كنيم سبب مي شود تا زنان ما انشاءالله در اين جهاد اقتصادي موفق باشند.
الگوهای دینی در مدیریت اقتصادی خانواده:
حضرت زهرا (س) همانگونه که در تمام شئون الگویی حسنه است در این مورد نیز برای بانوان بهترین الگو در مدیریت و سازماندهی اقتصاد خانواده است و جالب است که در زندگی حضرت زهرا (س) نقش منابع غیرمادی در اقتصاد خانواده مهمتر از منابع اقتصادی است. ارسطو علم اقتصاد را علم خانهداری میدانست اما هنر اقتصاد خانواده به معنی برقراری تعادل میان منابع محدود درآمد و مخارج است و تأمین اقتصادی رمز بقای خانواده است. نقش منابع آنقدر اهمیت دارد که کارشناسان مدیریت اقتصاد خانواده آن را بهعنوان یکی از ارکان تحقق رویای خوشبختی و موفقیت مطرح میکنند. انتخاب قلب اقتصاد خانواده است. اعضای خانواده دوست دارند بهترین نوع غذا را مصرف کنند، زیباترین لباسها را خود تهیه کنند. در بهترین نقطه شهر و در بهترین منزل زندگی کنند و بهترین وسایل و امکانات را در اختیار داشته باشند. بهطور مکرر سفر بروند، بهترین آموزشها را برای خود فراهم کنند و ... واقعیت این است که اگر چه این درخواستها به وسیله همه خانوادهها مطرح میشود اما واضح است که فقط درصد کمی از خانوادهها قادر به تأمین این خواستهها هستند.
درآمد خانواده ها و انتخاب مطلوب:
درآمد هر خانواده میتواند مقدار محدودی از این خواستهها را برآورده کند، از این رو خانواده باید از میان خواستههای خود انتخاب کند. بهترین و اقتصادیترین انتخاب برای خانواده، انتخابی است که بیشترین رضایت خاطر و خشنودی را برای اعضای خانواده به بار آورد. اقتصاددانان به جای رضایت خاطر از یک اصطلاح علمی به نام «مطلوبیت» استفاده میکنند. آنها میگویند بهترین انتخاب، انتخابی است که بیشترین مطلوبیت را برای خانواده ایجاد میکند. زنان در مدیریت و برنامهریزی الگوهای مصرفی در خانواده نقش اصلی را دارند. در جوامع سنتی این نقش زنان بیشتر در موضوع قناعت در خانواده مطرح است. برخی کارشناسان مصرف را کلید مهم تحولات اجتماعی بیان میکنند. از آنجا که سطح زندگی افراد در جامعه دچار تغییرات اساسی است نگاه امروز به اقتصاد نگاهی وسیع و گسترده است. در قدیم مصرف، یک رفتار اقتصادی معرفی میشد بهطوری که افراد غنی به لحاظ درآمد بالا کالای بیشتری مصرف میکردند در حالی که امروز مصرف وسیلهای شده که افراد شخصیت خود را به دیگران نشان میدهند و در واقع مصرف به یک رفتار اجتماعی تبدیل شده است. اگر در خانواده مصرف و استفاده از کالاهای مصرفی توسط مادر خانواده مدیریت نشود اقتصاد خانواده دچار مشکل میشود. زن با استفاده از جایگاه ویژهای که از لحاظ احساسات و عواطف در خانواده دارد میتواند روی الگوی مصرف و نظام اقتصادی خانواده تأثیر مستقیم داشته باشد.
دسترسی اعضای خانواده به منابع درآمد:
چگونگی توزیع منابع در دسترس خانواده بین اعضای آن بسیار مهم است و واضح است اگر یکی از اعضای خانواده قسمت بیشتری از درآمد خانواده را به خود اختصاص دهد سهم کمتری برای دیگران میماند. در اینجا یک راه حل طلایی برای توزیع مناسب درآمد خانواده پیشنهاد میکنیم. فهرستی از خواستهها و انتخابهای ممکن را بنویسید. انتخابها را آنقدر با هم عوض کنید که به بهترین انتخاب با توجه به درآمدتان دست پیدا کنید. توجه کنید که هر خانواده سازمانی است که تولید و توزیع کالا را انجام میدهد. مکانی است که در آن گروهی زندگی، کار و بازی میکنند و عمل هر یک بر دیگری اثر میکند. پیداست که درآمد خانواده تنها میتواند درصدی از نیازهای افراد خانواده را تأمین کند. از این رو باید از میان خواستهها بهترین و لازمترین انتخاب بهعمل آید. نیاز به انتخاب در تمام طول زندگی وجود دارد. انتخاب کالاهای مختلف بستگی به درآمد خانواده و تشخیص آنها دارد. هر چه درآمد محدودتر باشد انتخابها هم محدود میشود و در نتیجه باید انتخابها درست و بهینه باشد تا بیشترین رضایت خاطر و مطلوبیت را برای افراد خانواده به بار آورد. برای رسیدن به این سطح، همکاری پدر و مادر لازم و ضروری است ولی نقش مادر با توجه به مسئولیت مادری و همسری از پدر مهمتر است. بریز و بپاشها و مخارج فرعی و غیرضروری یا گاهی زیانآور نه تنها سطح بهرهوری خانواده را کاهش میدهد بلکه بهصورت فرهنگ و عادت نامطلوب به نسلهای آینده منتقل میشود.
سخن پایانی:
جنگ فرهنگي دشمن يکي ديگر از طرح هاي پيچيده استکبار جهاني است که در جديدترين اقدام خود با توهين به ساحت مقدس پيامبر مکرم اسلام (ص)رقم خورد که نشان از عجز و ناتواني دشمنان اسلام داشت . هدف دشمنان از جنگ نرم و شبيخون فرهنگي چيزي جز از بين بردن هويت و اصالت جوانان ايران اسلامي به خصوص زنان با غيرت و نقش آفرين نيست و آنان مي خواهند عزت زنان ما را از بين ببرنند ولي مطمئن باشند با بصيرت و روشنگري مقام معظم رهبري تمامي نقشه هاي شوم آنان نقش برآب خواهد شد.
امروز برنامه ريزي پيچيده دشمن در بحث جنگ اقتصادي است ، تحريم اقتصادي از جمله توطئه هاي استکبار عليه ايران اسلامي است که مردم ايران خواهند توانست با توجه به منويات مقام معظم رهبري با تکيه بر اقتصاد مقاومتي اين نقشه شوم دشمن نيز برطرف خواهد شد و نقش زنان در اقتصاد مقاومتي پررنگ است و وظيفه زنان در جنگ اقتصادي دشمنان عليه انقلاب اسلامي دوچندان شده است .
منبع :http://www.fatehnet.ir
چرا امسال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي نامگذاري شد؟ سعيد خاوري
سعيد خاوري: زمستان تمام شد و روسياهي اش به زغال ماند, يك سال به پايان رسيد و سالي جديد آغاز شد، يك برگ زرين ديگر در دفتر ملتي قهرمان ورق خورد؛ ملتي كه در ميداني پر چالش و در رويارويي با دشمناني تا به دندان مسلح و ناپايبند به اصول اين بار هم مدال افتخار و پيروزي را در ميدان نبردي كه دشمنان آن در خيال خام خود به دنبال فلج كردن ملتي متحد و متعهد بودند را كسب نمود، دشمنان با استفاده از بنگاه هاي خبر پراكني صهيونيستي و استفاده از ابزارهاي شيطاني خويش اينگونه ادعا مي نمودند كه به دنبال انزواي سياسي و فلج كردن اقتصادي ايران هستيم، دشمنان قسم خورده ملت ايران كه چهره آنها ديگر براي عالم واضح و روشن گرديده است جهت رسيدن به خواسته هاي نامشروع خويش از هيچ اقدام خصمانه و بي شرمانه اي فروگذار ننمودند.
دشمنان در راستاي مقابله با ايران اسلامي در دو محور اصلي اقدام مي نمودند : 1- ايجاد موانعي از قبيل تهديد - تحريم - ترور و اقدامات خراب كارانه و ايجاد موانع گوناگون ديگر 2- انكار پيشرفت هاي جمهوري اسلامي و ملتهب نشان دادن اوضاع كشور با استفاده از ابزارهاي گوناگون اما دشمنان واقعي و قسم خورده ملت ايران چه كساني هستند؟
هر جا كه سخن از دشمن به ميان مي آيد ذهن مردم به درستي متوجه شيطان اكبر؛ ام الفساد قرن آمريكاي جهان خوار مي شود. البته كشورهاي ديگري نيز هستند اما لانه اصلي آنها آمريكا است. دولت هايي نظير دولت متخاصم انگليس و فرانسه و رژيم غاصب و جنايتكار اسرئيل و... لذا رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه اي (مدظله العالي) سال ۱۳۹۲ را سال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي نام گذاري نمودند.
حال با توجه به جنگ پيچيده دشمنان در عرصه هاي گوناگون نام گذاري سال ۱۳۹۲ نقشه راه اصلي و سياست گذاري هاي كلان پيش رو را مشخص مي كند.
در جبهه اقتصادي همانگونه كه سال هاي قبل از آن نيز با عناوين اقتصادي نامگذاري شده بود همچون سال ۱۳۸۸ كه سال حركت به سمت اصلاح الگوي مصرف – سال ۱۳۸۹ سال همت مضاعف؛ كار مضاعف – سال ۱۳۹۰ سال جهاد اقتصادي – سال ۱۳۹۱ سال توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني و بلاخره سال ۱۳۹۲ كه با نام حماسه سياسي و حماسه اقتصادي مزين گرديد، بايستي با حساسيت بيشتري مورد توجه دستگاه هاي حكومتي و بدنه مردم در راستاي مقاوم سازي اقتصاد ملي در مقابل تهديدات دشمنان نظام اسلامي گردد.
دشمن از ابتداي پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران اسلامي در جهت مقابله با خواست و اراده مردم دست به تحريم هاي گوناگون و محاصره ي اقتصادي ميهن عزيزمان نموده است كه از جمله آن مي توان به ۱۵ بار تحريم نظام بانكي كشور؛ ۷ بار تحريم تجارت نفت ؛ تحريم هاي گوناگون كشتيراني جمهوري اسلامي ايران – تحريم هاي دارويي و تحريم هاي گوناگون ديگر در عرصه مالي و پولي اشاره نمود كه با تدابير صورت گرفته از سوي مسئولين و همدلي و حمايت همه جانبه مردم هميشه در صحنه، پوزه دشمن به خاك ماليده شد هر چند كه مشكلاتي نيز به وجود آمد اما به طور مثال با توجه به تحريم هاي سخت دشمن در مورد كشتيراني، واردات كشور نسبت به پارسال ۲٪ افزايش يافته است يا در بحث تحريم هاي نفتي و خروج شركت هاي پيمانكاري خارجي جوانان و متخصصين ايراني با تلاش ها و مجاهدت هاي علمي موجبات خودكفايي كشور را در بسياري از عرصه ها مهيا نمودند كه امروز شاهد شكوفايي اقدامات جوانان ميهن اسلامي مي باشيم . دانش هسته اي كه نماد اقتدار و خودباوري ملت و مردم ما گرديده است و همچنين ميدان شكست و تحقير دشمن نيز مي باشد با وجود تمام فشارها و تهديدات دشمن پيشرفت هاي چشمگيري داشته ايم، كه نمونه آن را مي توان در توليد صفحه هاي سوخت نيروگاه تحقيقاتي تهران جهت توليد راديو داروها اشاره نمود.
امروز ميهن اسلامي با عنايات الهي ميدان كار و تلاش و مجاهدت هاي فرزندان بي ادعا و شريف و سربازان اسلام گرديده كه در حال فتح قله هاي افتخار در ميدان هاي مختلف مي باشند.
دستاورد هاي سال ۱۳۹۱ از جمله موفقيت در عرصه هاي فضايي - هسته اي - دفاعي - پزشكي و غيره را مي توان مدال هاي افتخار بر سينه ي ملت قهرمان و شهيد پرور ايران اسلامي ناميد از جمله ارسال ماهواره ناهيد – پرتاب كاوشگر پيشگام با موجود زنده – ساخت جنگنده فوق پيشرفته قاهر ۳۱۳ – رمز گشايي پهباد RQ 170 و پيشرفت هاي گوناگون ديگر كه در اين نوشته مجال پرداختن به آنها نمي باشد.
با توجه به فرمايشات رهبري عزيز برنامه دولت در سال ۱۳۹۲ مي بايست در جهت عدم وابستگي و استقلال كشور از درآمد هاي نفتي تنظيم گردد كه اين مهم آرزوي ديرينه ملت شريف ايران اسلامي مي باشد.
در جبهه سياسي يكي از رويدادهاي مهم سال ۱۳۹۱ برگزاري اجلاس سران عدم تعهد در ايران اسلامي بود كه دشمنان با تمام تلاش و با صرف هزينه ي بسيار به دنبال به انزوا كشاندن اين اجلاس در پايين ترين سطح ممكن بودند كه اين تلاش مذبوحانه به طور كامل به شكست انجاميد كه اين مهم نشان از اقتدار و نفوذ بسيار بالاي نظام اسلامي در جهان دارد.
مهم ترين اتفاق سياسي سال ۱۳۹۲ برگزاري انتخابات رياست جمهوري مي باشد كه به فرموده ي امام خامنه اي (مدظله العالي)، انتخابات در كشور ما مظهر حماسه سياسي است، لذا مردم هميشه در صحنه كه با حضور گسترده خويش همواره در عرصه هاي گوناگون مشتي محكم بر دهان ياوه گويان و دشمنان كوبيده اند؛ مي طلبد اين بار هم با حضور حداكثري و با تجديد پيمان با آرمان هاي امام شهدا (ره) و شهداي گلگون كفن انقلاب اسلامي ضمن حمايت از دستاوردهاي نظام اسلامي پاسخي كوبنده و دندان شكن به دشمنان اسلام و استكبار جهاني دهند، وعده خداوند تحقق خواهد يافت و پيروزي نهايي نزديك است، صداي شكستن استخوان هاي نظام ليبرال سرمايه داري غرب به گوش مي رسد و زماني نه چندان دور جايگاهي به جز موزه هاي تاريخ نخواهد داشت. ان الله مع الصابرين
منبع : http://hamasesazan92.tebyan.net
اقتصاد قرآني الگوي حماسه اقتصادي
نويسنده: حجة الاسلام كيوان عزتي
منبع: حرف آخر
با توجه به نامگذاري سال 1392 از سوي مقام معظم رهبري به عنوان « سال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي » نگاهي خواهيم داشت به 7 آيه از قرآن كريم كه پيامهايي مرتبط با نامگذاري اين سال دارند؛ و سعي ميكنيم با استفاده از بيانات مقام معظم رهبري به شرح اين آيات بپردازيم.
* آيهي اول، آل عمران/ 139: «ولاتهنوا و لاتحزنوا و أنتم الأعلون إن كنتم مؤمنين»
ترجمه: و [شما مسلمانان] سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد!
نكته :
طبق صريح آيهي ياد شده، مؤمنين نسبت به ديگران برتري خواهند داشت. از طرف ديگر ميدانيم كه يكي از لوازم برتري، بينيازي اقتصادي از دولتهاي استكباري و خودكفايي مسلمانان است؛ زيرا بديهي است كه نياز و احتياج به ديگران هميشه ملازم با ذلت و اسارت است. از اين رو ملتي كه بخواهد عزيز و سربلند زندگي كند بايد ابتدا خود را از بند اسارت كفار آزاد سازد. چنين ملتي است كه سزاوار صفت ايمان است و ملتي كه با ذلت و خواري دست نياز به سوي بيگانه دراز ميكند، طبق صريح اين آيه، ملت مؤمني نيست.
مقام معظم رهبري :
«آمريكا و اذناب او هرچه تلاش كنند، نخواهند توانست اين ملت را از رسيدن به قلهاى كه امام عزيزش همه را به آن سمت هدايت مىكرد، باز بدارند. اگر تمام گردن كلفتها و قلدرهاى دنيا هم دست در دست يكديگر دهند، نمىتوانند ما را از حركت به سمت جامعهى اسلامى مرفه و عادل و آباد باز بدارند. ما بحمداللَّه ارادهى پيمودن اين راه و انجام اين كار را با لطف الهى و كمك مردم داريم و چيزى هم كم نداريم.
فقط مواظب باشيد وحدت و شور و احساس تكليف را در خود حفظ كنيد. قرآن به مسلمانها خطاب مىكند و مىگويد: «اگر مؤمن باشيد [إن كنتم مؤمنين]، نه از كسى بترسيد و نه سست شويد [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ايمان، همين شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همين مىترسد. تا وقتى حضور قوى و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»[1]
* آيهي دوم، نساء/ 141: «و لن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلاً»
ترجمه: و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطي نداده است.
نكته :
در اقتصادي كه مدنظر قرآن است، سعي بر اين است كه با استفاده از سلاح پويايي اقتصاد، حاكميت سياسي دولت اسلامي در روابط با بيگانگان حفظ شود، زيرا در روابط خارجي بين دولتها، مناسبات اقتصادي و سياسي بسيار به هم پيوسته و درهم تنيدهاند، هم اكنون وابستگي سياسياي كه در بسياري از كشورهاي به ظاهر مسلمان مشاهده ميشود، نتيجهي مستقيم وابستگي اقتصادي آنها به ابرقدرتها است. از اين رو براي حفظ اعتبار و حيثيت اسلامي، دولتهاي اسلامي موظف هستند از هرگونه عملي كه راه نفوذ كفار را براي تسلط بر مسلمين ميگشايد، خودداري كنند و پيشاپيش راههاي نفوذي آنان را با تدبير و سياست ببندند و از آن جا كه بزرگترين راه نفوذ آنان، تأمين نيازمنديهاي اقتصادي است، از اين رو اِعمال سياست اقتصادي خودكفا و همياري عموم اقشار در قطع وابستگي و بستن راههاي نفوذي آنان، از مهمترين مسؤوليتهاي ملت اسلامي است.
مقام معظم رهبري :
«يك نكته اين است كه ما هر چه كه عرض ميكنيم، با اين پيشفرضها بايستى ملاحظه بشود. ما چند پيش فرض داريم. يكى اين است كه پيشرفت علمى، ضرورت حياتى كشور در علوم مختلف است؛ البته رتبهبندى علوم را بعد عرض ميكنيم كه يكى از كارهاى مهم است. پيش فرض دوم اين است كه اين پيشرفت علمى، اگرچه كه با فراگيرى علم از كشورها و مراكز پيشرفتهترِ علمى حاصل خواهد شد - بخشى از آن بلاشك اين است - اما فراگيرى علم يك مسأله است، توليد علم يك مسألهى ديگر است. نبايد ما در مسألهى علم، واگن خودمان را به لوكوموتيو غرب ببنديم. البته اگر اين وابستگى ايجاد بشود، يك پيشرفتهايى پيدا خواهد شد؛ در اين شكى نيست؛ ليكن دنباله روى، نداشتن ابتكار، زيرِ دست بودنِ معنوى، لازمهى قطعىِ اين چنين پيشروى است؛ و اين جايز نيست.»[2]
* آيهي سوم تا پنجم، نساء/144، مائده/51 و مائده/57: «يا أيها الذين آمنوا لاتتخذوا الكافرين أولياء من دون المؤمنين، أتريدون أن تجعلوا لله عليكم سلطاناً مبيناً»
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد! كافران را در مقابل مؤمنان براي خود دوست مگيريد. مگر ميخواهيد براي خدا عليه خودتان دليلي آشكار قرار داده باشيد؟!
«يا أيها الذين آمنوا لاتتخذوا اليهود و النصاري أولياء، بعضهم أولياء بعض و من يتولهم منكم فإنه منهم، إن الله لايهدي القوم الظالمين»
ترجمه: اي مؤمنان! يهود و نصاري را به دوستي مگيريد. بعضي از آنها دوستان بعضي ديگرند. هر كه از شما با ايشان دوستي كند خود از ايشان است. همانا خداوند مردم ستمگر را هدايت نميكند.
«يا أيها الذين آمنوا لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتاب من قبلكم و الكفار أولياء ، واتقوا الله إن كنتم مؤمنين»
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد! با آن گروه از كفار و اهل كتاب كه دين شما را به سخريه گرفته، بازيچهاش پندارند دوستي نكنيد و از خدا بپرهيزيد اگر مردمي با ايمانيد.
نكته :
در اين آيات ميخوانيم: «مسلمانان از قبول ولايت كفار سخت برحذر داشته شدهاند و از آن جا كه يكي از ريشههاي خطرناكي كه عامل پذيرش ولايت كفار و قبول اين اسارت ميشود، چيزي جز نيازهاي اقتصادي نيست، اين آيات هركدام با بيان ويژهاي تأكيد بر ضرورت عدم تحمل ولايت كفار و يهود و نصاري دارد و طبعاً بهترين علاج آن خودكفايي مسلمين براي رهايي از يوغ كفار است؛ چرا كه نيازمندي، سرانجام آنان را در شبكهي صيد كفار مياندازد و به سيادت و عزت و عظمت آنان لطمه وارد ميسازد.»
مقام معظم رهبري :
«موفقيت هر ملتى در پيشرفتهاى خود، نسبت معكوس با نفوذ بيگانگان و دشمنان در آن كشور دارد. اينها نسبتشان متعاكس است؛ يعنى هرگاه بيگانه و يك قدرت خارجى- ولو آن قدرت خارجى علناً اظهار دشمنى نكرده باشد - نفوذش در بين مردم، قشرهاى مختلف و فضاى سياسى بيشتر باشد، اين ملت از آيندهاى همراه با عزت و همراه با افتخار و تأمين شده، فاصلهاش بيشتر است. نه اين كه با هر بيگانهاى بايد ستيزه گرى كرد؛ نه، گاهى هم انسان به خاطر مصالح، با بيگانهاى دوستى مىكند؛ اما به همان بيگانه دوست هم نبايد اجازه داد كه در امور داخل اين خانه، اين خانواده، اين كشور و اين جامعه بتواند نقش ايفا كند. از اولِ انقلاب كه به كلى رشتههاى نفوذ آمريكا و ديگر قدرتمندان- فقط هم آمريكا نبود؛ منتها بدترينشان آمريكا بود- در اين كشور گسسته شد، اينها دايم در فكر بودند كه به نحوى در داخل كشور نفوذ كنند و به پياده كردنِ فكر خودشان، حرف خودشان، كار خودشان و مقاصد و هدفهاى خودشان بپردازند. از همهي راهها هم براى اين كار استفاده مىكنند.[3]»
* آيهي ششم، فتح/29: «محمد رسول الله؛ و الذين معه أشداء علي الكفار رحماء بينهم، تراهم ركعاً سجداً يبتغون فضلاً من الله و رضواناً، سيماهم في وجوههم من أثر السجود، ذلك مثلهم في التوراة، و مثلهم في الإنجيل كزرع أخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوي علي سوقه يعجب الزراع ليغيظ بهم الكفار، وعد الله الذين آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و أجراً عظيماً»
ترجمه: محمد(صلياللهعليهوآله) فرستادهي خداست؛ و كساني كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود ميبيني در حالي كه همواره فضل خدا و رضاي او را ميطلبند؛ نشانهي آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتي كه جوانههاي خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاي خود ايستاده است و به قدري نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتي وا ميدارد؛ اين براي آن است كه كافران را به خشم آورد (ولي) كساني از آنها را كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام دادهاند، خداوند وعدهي آمرزش و اجر عظيمي داده است.
نكته :
مفاد اين آيه، با توجه به توصيف امت اسلام با جملهي «فاستغلظ فاستوي علي سوقه» (نيرومندي و بر پاي خود ايستادن)، قدرت يافتن مسلمانان و رسيدن آنان به آن درجه از شكوه و عظمتي است كه دشمنان اسلام تاب تحمل آن را نداشته باشند. به طور حتم تا چنين هدفي در عمليات اقتصادي منظور نگردد و مسلمانان خود را از نقش پيرو و دنباله رو بيرون نياورند، نه تنها در صحنهي اقتصاد پيوسته شكست ميخورند، بلكه در اخلاق و فرهنگ كه منشأ هر گونه شكست مادي و معنوي ديگر است، شاهد سقوط قطعي خود خواهند بود. در نتيجه مسلمين بايد اقتصادي خودكفا و غيرمتكي به غير داشته باشند و اقتداري كه به دنبال آن هستند بايد هم اقتدار سياسي، هم اقتدار نظامي و هم قدرت اقتصادي و هم توانمندي فرهنگي باشد.
مقام معظم رهبري :
«اسلام پيروان خود را اين جور تربيت ميكند: «و الّذين معه اشدّاء على الكفّار رحماء بينهم تراهم ركّعا سجّدا يبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سيماهم فى وجوههم من اثر السّجود»؛ اينها نشانههاى امت اسلامى است. اينها آن معنويتى است كه در آنها وجود دارد؛ آن توكل، آن توجه به خدا، آن تذكر، آن خضوع در مقابل پروردگار. اين، خاصيت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام اين جور انسانى پرورش ميدهد. در مقابل خداى متعال، خاضع؛ با برادران ايمانى، رحيم، مهربان؛ اخوت اسلامى برقرار؛ اما در مقابل مستكبران، در مقابل ظالمان، مثل كوهِ استوار مىايستند؛ «و مثلهم فى الانجيل كزرع اخرج شطئه فأزره فاستغلظ فاستوى على سوقه». اين، همان مراحل رشد امت اسلامى است؛ سر ميزند، رشد ميكند، بالندگى پيدا ميكند، مستحكم ميشود. «يعجب الزّرّاع»؛ خود آن كسانى كه اين زمينه را فراهم كردند، به شگفت مىآيند. اين دست قدرت الهى است كه اين جور انسانها را رشد ميدهد. «ليغيظ بهم الكفّار»؛ دشمن مستكبر وقتى به اين انسان مسلمانِ تربيت شدهى باليدهى در دامان اسلام نگاه ميكند، معلوم است كه به خشم مىآيد و ناراحت ميشود. ما بايد اين جورى عمل كنيم. خود را بسازيم. خود را با قرآن تطبيق دهيم. اخلاق خود را، رفتار خود را، با دوستان، با معارضان و معاندان، با مستكبران، طبق برنامهى قرآن تنظيم كنيم. خداوند متعال وعده كرده است كه به افرادى كه اين جور حركت كنند، پاداش خواهد داد، اجر خواهد داد. اين اجر، هم در دنياست، هم در آخرت. در دنيا عزت است، برخوردارى از زيبايىها و تمتعات الهى در اين عالم است - كه براى انسانها فراهم كرده است - در آخرت هم رضوان الهى و بهشت الهى است.»[4]
* آيهي هفتم، ممتحنه/1: «يا أيها الذين آمنوا لاتتخذوا عدوي و عدوكم أولياء تلقون إليهم بالمودة و قد كفروا بما جاءكم من الحق»
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار محبت ميكنيد، در حالي كه آنها به آنچه از حق براي شما آمده كافر شدهاند!
نكته :
پارهاي از مؤمنان كه از مكه به مدينه مهاجرت كرده بودند در نهان رابطهي دوستي خود را با برخي از مشركان حفظ كرده بودند تا بدين وسيله كفار مشرك از فاميل و كسانشان در مكه نگهداري كنند و آنها را تحت حمايت خود بگيرند. آيهي ياد شده مسلمانان را حتي از اين مقدار مودت و پيوند برحذر ميدارد. اكنون كه تا اين حد رابطه با كافران ممنوع است بايد ديد اسلام در مورد پارهاي از زمامداران كشورهاي اسلامي كه از نظر بازرگاني، كشاورزي، صنعتي و سرانجام در همهي امور اقتصادي، كشورهاي خود را وابسته به كفار، مشركان و يهود صهيونيست كردهاند، چه نظري دارد. ترديدي نيست كه اين گونه پيوندها قبل از اين كه مسلمانان را از مشكلات اقتصادي نجات بخشد به مفاسد اخلاقي و ضلالتهاي فكري كه منشأ همه گونه وابستگيهاي اقتصادي است، ميكشاند و سرانجام با دريافت وامهاي ربوي، در مقابل تاراج ذخاير ملي، آنان را به ورشكستگي اخلاقي و اقتصادي سوق خواهد داد. بنابراين بار ديگر با صراحت اعلام ميشود كه هيچ گونه راه حلي براي نجات مسلمين از چنگال اين استعمارگران ديو صفت، جز خودكفايي خود مسلمانان، نخواهد بود.[5]
مقام معظم رهبري :
«هر ملتى و كشورى در طول زندگانى ممتد خويش، دورانهايى و حوادثى را مىگذراند كه تأثير آن در سرنوشت تاريخى او، بسى تعيين كننده و ماندگار است و مىتواند او را به نيك بختى و عزت و اقتدار، يا سيه روزى و ذلت و حقارت بكشاند. اين حوادث هر چند سالها به طول انجامد در مقايسه با عمر ملتها، در حكم لحظهاى زودگذر است و اگر ملتى در تند باد چنين حوادثى قرار مىگيرد از خود اراده و هوشمندى و ايمان و استقامت نشان دهد قلههاى شرف و بهروزى را فتح مىكند و قدم در جادهى پيشرفت و تعالى مىگذارد و با هر گردنهى دشوار و سنگلاخى مواجه شود از آن عبور مىكند و خود را به هدف مىرساند. ولى اگر ضعف و تن پرورى و دل سپردن به لذت و راحت موقت و ناهوشمندى و بىارادگى و بىايمانى گريبانگير او شود آيندهى خود را تباه مىكند و دستخوش ذلت و اسارت و وابستگى مىشود و همهى سختيها و گرفتاريهاى ملل عالم كه ناشى از وابستگى و اسارت است پى در پى و به تدريج بر او مىتند و او را دچار بدبختى دنيا و آخرت مىكند.
ملتهاى پيشرو و موفق جهان در همهى دورانها، ملتهايى هستند كه در يكى از چنين لحظههاى تاريخى تصميمى شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختيهاى مجاهدت و پايدارى را با شوق و شور، تحمل كردهاند و خود را با تلاش و هوشمندى به نقطهى امن و عزت و استقلال رساندهاند. ملت بزرگ ايران در انقلاب اسلامى كبير خود در سال 1357 به اولين پيروزى تاريخى خود رسيد. يكى از زيباترين و شگفت انگيزترين نمايشها را از اين گونه در صحنهى تاريخ اجرا كرد. رژيم پهلوى كه در بىكفايتى و فساد و سرسپردگى به بيگانگان در ميان حكومتهاى فاسد اين منطقه از همه روسياهتر بود در طول دهها سال حكومت خود بزرگترين ضربهها را بر ملت و كشور ايران وارد آورده بود، ملت را با ديكتاتورى خشن و سركوب بىرحمانه از صحنهى سياسى كشور بيرون رانده، منافع كشور را قربانى بندوبست با قدرتهاى مداخلهگر و كمپانيهاى غارتگر كرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوترانى از انديشيدن به سرنوشت كشور بازداشته و صداى هر معترض و آزاديخواهى را در گلو شكسته بود.
با نابود كردن كشاورزى ملى و وابسته كردن صنعت ناقص و معيوب و باز گذاشتن دست بيگانگان حريص و نوكران دربار و غارت منابع نفتى و بذل و بخشش ثروت ملى به اربابان آمريكايى و اروپايى و ويران كردن روستاها و تبديل ايران به بازار كالاهاى بىارزش خارجى و پسماندهى محصولات كشاورزى آمريكا و برنامههاى خائنانهى ديگرى از اين قبيل، اقتصاد كشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به ارادهى قدرتهاى خارجى كرده و رگ حيات ملت را به دست دشمنان سپرده بود.
[...] نهضت اسلامى به رهبرى امام خمينى عظيم در ميانهى سالهاى 1341 تا 1357 در چنين شرايطى آغاز شد و رشد و تكامل يافت. امام بزرگوار ما با تكيه به تعاليم اسلام ناب محمدى(صلياللهعليهوآله) و با اعتماد به ايمان دينى مردم و با شجاعت و اخلاص و توكل كم نظير خود، راه مبارزه را در ميان سختيها و مصائب طاقت فرسا گشود و پيش رفت و صبورانه و پيامبرگونه ذهن و دل مردم را با واقعيتهاى تلخ و راه علاج آن آشنا كرد. ملت ايران كه از اولين قدمها به نداى اين مرد الهى و روحانى گوش فراداده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگيزهى نيرومند ايمان و عشق به اسلام، فداكاريها و جانفشانيهاى فراموش ناشدنى كردند.
[...] در سازندگى مادى كشور آنچه در اين بيست سال اتفاق افتاده، در همهى دوران حكومت جباران پهلوى و پيش از آن بىسابقه است و حجم خدماتى كه در اين مدت به دست فرزندان كشور و پروردگان انقلاب تقديم ايران عزيز شده است فهرستى بلند و افتخارآميز دارد و البته در رأس همهى آنها و مهمترين خدمت انقلاب در زمينهى بناى علمى و عمرانى كشور، روح خودباورى و اعتماد به نفسى است كه سرمايهى از دست رفتهى ملت ايران در طول قرنهاى اخير بود و نابود كردن آن، گناه بزرگ پادشاهان بىكفايت و دست نشاندهي غرب بوده است.
امروز ايرانى احساس مىكند كه خود قادر به ادارهى كشور، قادر بر سازندگى، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتكار و نوآورى است و اين همان سرمايهى لايزالى است كه هر ملتى را در رسيدن به هدفهاى خود كامياب مىسازد و همين است كه در 20 سال گذشته آن همه افتخارات را در زمينههاى علمى و صنعتى و نظامى و سياسى نصيب ملت ايران كرده است.»[6]
پينوشتها:
1. بيانات در مراسم بيعت جمع كثيرى از اقشار مختلف مردم سراسر كشور؛ 18/04/1368
2. بيانات در ديدار نخبگان علمى و اساتيد دانشگاهها؛ 03/07/1387
3. بيانات در ديدار دانشجويان و دانشآموزان و جانبازان؛ 11/08/1379
4. بيانات در ديدار مسؤولان نظام در روز ميلاد پيامبر(صلياللهعليهوآله)؛ 02/12/1389
5. پيامهاي اقتصادي قرآن، دكتر سيدجمال الدين موسوي اصفهاني
6. پيام به ملت ايران به مناسبت بيستمين سالگرد انقلاب اسلامى؛
صفحه قبل 1 صفحه بعد